آرادآراد، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره

آراد ...فرشته ی زیبا

آراد دو رقمی می شود!

واااااااااای مامانی شما 10 کیلو شدی!! من خودم هنوز تو شوکم! آخه تو یک هفته 400 گرم زیاد شدی! هیچ فکر نمی کردم غذا خور شدنت تا این حد چاقت کنه! بر عکس فکر می کردم لاغر بشی! ...
4 شهريور 1392

پسر شکموی من!!!پای دندان پنجمی در میان است آیا!؟

عزیزکم نازگل من شما امروز خیییییییییییییلی خوردی!    صبحانه شیر خودم وکیک و آب سیب ناهار سرلاک و ماست!(ماست خییییییییلی دوست داری و من برای اینکه سرلاک بخوری گولت می زدم) همشووووووووو خوردی! قیافه من اون موقع قیافه ی شما اون موقع و اما شام یک کاسه سر خالی سوپ + برنج و مرغ و ماست! سوپرو همشو خوردی برنج و مرغم اکثرش رو خوردی حالا بماند که قبل از شام کلی موز خورده بودی و بین روز یه شیشه شیر خشک خورده بودی و بعد از اون شام مفصل  هم یه عالمه شیر خودمو خوردی و موقع خواب که 2 ساعت بعد از شامت بود 180 سی سی شیر دوشیدم و همشو تا قطره ی آخر خوردی! مامانی یه سوال برام پیش اومده آیا شما احتمالا" نترکیدی آیا!؟ تازه در طول روز هم...
4 شهريور 1392

اولین مجلس ختم +اولین سبد گردی!

جیگیلیه مامان عسلم  مادر زن داییه بابات فوت کرده خانم خوبی بود رفته بود پاهاشو عمل کنه که مثل اینکه به خاطر داروی بیهوشی فوت شده و شما دیروز برای اولین بار به همراه من تو مراسم ختم شرکت کردی پسر خوبی بودی فقط گاهی بلند صحبت می کردی! یه نیم ساعتی نشستیم و بعد با بابات رفتیم فروشگاه رفاه خرید کردیم و اونجا هم شما برای اولین بار نشستن تو سبد چرخ دار رو تجربه کردی چون کالسکت مونده بود خونه ی مامان بزرگت  ...کلی کیف کردی و هر مدلی دلت خواست نشستی و و همه رو با نگاهت تعقیب می کردی و دلت می خواست اجناس رو برداری!!! راستی غذا خوردنت خوب شده امروز صبح بهت آب سیب و کیک دادم خیلی دوست داشتی ناهار هم برنج کته با ماست و...
4 شهريور 1392

دندون چهارم خوش اومدی!!!!! +عکسای امروزت و ملاقات نی نی وبلاگی.

 گللللللللللللللللللللم بیرون اومدن چهارمین دندونت مبارکت باشهههههههههههه اصلا" باورم نمی شه انقدر تند تند دارن در میان !  دندون بالایی سمت چپ هنوز مطمین نیستم پیشه یا نیشه! شما هم که اصلا" اجازه نمیدی با دقت نگاه کنیم همین هم وقتی خندیدی دیدم! جیگرم چند روز پیش یعنی روز جمعه ساعت 5 با دوستای وبلاگت قرار ملاقات گذاشته بودیم که خیلی خوب بود من چند تا دوست پیدا کردم و شما هم ....فقط شما از همشون نی نی تر بودی   می خوایم بازم این دوستی رو ادامه بدیم و با هم بریم بیرون خیلی خوبه چون من از تنهایی در میام و شما هم برای آیندت دوستای خوب خواهی داشت که یکیشونم هم اسمته یکیشون اسمش آراز و یکی دیگشون هم علی اصغر ....
4 شهريور 1392

7 ماهگیت مبارک...مهمونیه یاشار

خوشگل مامان عزیز دلم دیروز 7 ماه شما تموم شد و شما الان یه 7 ماهه ی واقعی هستی ! قربونت برم  ایشالا 70 سالگیت عسلم وزن 9600   قد 72  دور سر هم که نگرفتم  6 ماهگیت 9 کیلو بودی و اشتباه گرفته شده بود عسل دیروز خونه ی مامان بزرگ تبریزیت برای یاشار پسر عمت مهمونی گرفتن البته فقط همسایه ها دعوت بودن ولی خیلی شلوغ بود و شما هم اولش خوابیدی بعد که بیدار شدی و اون همه آدم غریبه رو دیدی تو ببله یکیشون زدی زیر گریه ولی کم کم که باهات بازی کردن دیگه خوشت اومده بود و از گریه خبری نبود و چه خنده ها که نکردی و منم فراموش کرده بودی!راستی مامانی این دندون سومیه که بالا در اومده فکر کنم دندون پیشت نیست بلکه دند...
4 شهريور 1392

بازگشت سشوار!....... آراد غذا خور می شود.........

خوشگل نازنازیه من چند روزیه که به دوران نوزادیت برگشتی! و با سشوار می خوابی! منتها اون موقعی که ما از سشوار برای خوابوندنت استفاده می کردیم شما دل درد داشتی و این کار گویا آرومت می کرد! دوست دارم بدونم الان چرا با ممه نمی خوابی و سشوار شده حلال مشکلات!تا می ری زیر سینه بعد از اینکه تا خرخره می خوری بر می گردی رو شکم و با خنده  به ممه حمله می کنی !  اولین باری که این کار رو کردی گفتم گشنته لابد دادم بهت بخوری که دیدم چنان گازی گرفتی دیدنیییییی بعد از اون دیگه گول نمی خورم و سریع از دستت فرار می کنم! و میرم سریع سشوار رو روشن می کنم و شما هم در عرض 5 دقیقه چنان خوابت می بره انگار اصلا" اون آدمی نبودی که تا چند لحظه پیشش ...
4 شهريور 1392