آرادآراد، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 24 روز سن داره

آراد ...فرشته ی زیبا

عکسهای خونه ی مامان جون تبریزی

قبل از هر چیز بگم که این عکسها رو با گوشی گرفتیم و اونهایی نیست که با دوربین عمت گرفتیم ! اونها هنوز به دستمون نرسیدن!   فدای خندیدنت عسلم  درخت گیلاس تو عکس همون درختیه که  وقتی شما تو دلم بودی همش بهش چسبیده بودم و همه ی گیلاسهاشو می خوردم!الان گیلاسهاش کالن ایشالا به زودی می رسن و شما هم طعمش رو می چشی   ...
4 شهريور 1392

ماجرای فروشگاه رفاه و شما!+یعنی بازم دندون!؟+نانای نای!

خوشگل من امروز رفتیم فروشگاه رفاه و شما هم طبق معمول تو سبد خرید! کلی چشم چرونی کردی و پلک نزدی ! اصلا" صدا ازت در نمی اومد آخرش دیدم چه شل و ول شدی و انگار درست و حسابی تعادل نداری! کلی تعجب کردم اومدم دیدم بللللللللللللللللللله آقا پسری که شما باشی داری هفت پادشاه و خواب می بینی! کلی قربون صدقت رفتم ! البته تو دلم! بعد بابایی مجبور شد ببلت کنه! البته می گم مجبور شد نه به خاطر اینکه دوست نداشته باشه بغلت کنه بلکه به خاطر اینکه من و بابایی هر دو  به خاطر چاق و چله بودن بیش از حد شما کمر درد گرفتیم اساسی! البته من بیشتر! خلاصه بیهوش شده بودی در حدی که ما کل شهر و گشتیم و همه ی کارهامون رو کردیم و شما همچنان خوااااااااااب الب...
4 شهريور 1392

یک خبر خوب+یک سری خصوصیات شما

عسلم مامانی دیروز یکی از دوستهام بهم خبر داد که وبلاگ شما جز پر بازدیدها بوده هووووووووووورا    کلی ذوقیدم چون همیشه می رفتم تو وبلاگهای پر بازدید با حسرت بهشون نگاه می کردم ! اون ته تهای دلم هم همیشه آرزو می کردم یه روزی وبلاگ شما هم به اون جا برسه!   برای خاطره جووون که بهم خبر داد مامانی به زودی مامان ناهید  میاد خونمون کلی روز شماری کردم که زودی بیاد از عید ندیدیمش دلمون کلی براش تنگیده آخه! خوش بحال اونایی که با خونوادشون تو یه شهر زندگی می کنن واقعا" نعمت بزرگیه که نصیب ما نشده برات بگم که چقدر شیطونی!   البته خیلی تو وبلاگت اینو گفتم ولی واقعا" روز به روز بدتر می شی نمی ...
4 شهريور 1392

عکسهای روز جمعه 6 عصر ملاقات با دوستهای وبلاگت+ عکسهای امروزت

گل گلم اول بگم که  سفیدیه دندون ششمت در زیر لثه امروز نمایان شد  فکر کنم به زودی در بیاد  کم کم داری اینجوری می شی امروز پسر خیلی خوبی بودی با در اومدن دندون پنجم تبدیل به یه بچه ی حرف گوش کن و آروم و بخور رو بخواب شدی! البته وقتی  در حال در آوردن دندونی   هم چندان اذیت نمی کنی جز اینکه همش منو می خوای و همه جا رو با آب دهنت مزین می کنی و ! علاقه ای به خوردن و خوابیدن نداری و دهن سشوار عزیز رو سرویس می کنیم از بس ازش استفاده می کنیم برای خوابوندن شما! خدا رو شکر امروز مشکلی نداشتی و خیلی ریلکس بودی هم راحت خوابیدی هم همه ی صبحانه و ناهارت رو خوردی اتفاقا" خیلی هم ناهار رو که شامل برنج و سیب زمین...
4 شهريور 1392