مراسم صبحانه خوری ...
دیروز صبح...امروز صبح که خواب بودی و همچنان خوابی! 4 تا دندون پایینیت در عکس پایین دیده می شود! ...
وقتی آراد از خواب پا میشه!(عکس)
عسلم قبل از هر چیز بگم که الان ساعت 1 ظهر جمعست و شما و بابایی از دیشب که خوابیدید هنوز بیدار نشدید! این عکسهایی که می بینی مال دیروز صبحه(ساعت 11) که از خواب بیدار شده بودی و من و بابات کلی به موهای فشنت خندیدیم عاشق این عکساتم و البته عاشق خودت عزیزمممممممممممم ...
باز تو خوابیدی؟
دیروز عصر با موهایی که هر کاری کردم فشن باقی موند! ...
آراد و تلویزیون !
قربون نگاه خوشگلت یعنی عاشقتم ها عاشق ...
و سرانجام به خانه بر گشتیم....
خوشگلم بعد از 1 ماه برگشتیم تبریز ...البته 1 هفته ای هست که بر گشتیم ولی من فرصتی برای اومدن به نت پیدا نکردم تا الان! چون تمام این یک هفته رو در حال تمیز کردن خونه بودم! 1 وجب خاک رو همه چی نشسته بود که باید تمیز می شد! ضمن اینکه شیطون بلایی به نام آراد هم تو خونه بود که حرکت رو کندتر می کرد! هر چند من ذاتا" با آرامش کارهامو انجام میدم! بهر حال خونه تمیز شد و خیال من راحت. از وقتی که اومدیم شما به همه جا سرک می کشی انگار بار اولته خونه رو می بینی! از همه چیز هم بالا میری...بذار از روز اول که بعد از 8 ساعت رانندگیه بابات رسیدیم تبریز برات بگم که اولین کاری که کردیم رفتن به خونه ی مامان بزرگ تبریزیت بود چون ب...