ورود به هفته ی 36
چطور مطوری نی نیه مامان
قربون سکسکه هات بره مامان که انقدر با مزس
عزیزم ماه دیگه این موقع شاید تو ببله مامانی باشی مامان از الان استرس داره عزیزم ...مثل اون موقع ها که می رفتم مدرسه ... همیشه روزای اول مدرسه استرس داشتم که نکنه نیمکت گیرم نیاد بشینم!!!! الانم استرس دارم که تو اتاق عمل بین اون همه غریبه چیکار کنم !!!!حتی به آقای دکترت هم گفتم که اجازه بده بابایی هم بیاد تو اتاق عمل!!!اون لحظه قیافه ی دکترت رو باید می دیدی این شکلی بود بابایی این شکلی بودمن این شکلی ولی چه فایده دکتر گفت نمی شه امیدوارم این اخلاقات به من نره عزیزم دوست دارم یه پسر جسور و با اعتماد به نفس بشی البته راستیاتش بدم نمیاد قلدر بشی و همه ازت حساب ببرن!!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی