آرادآراد، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 13 روز سن داره

آراد ...فرشته ی زیبا

تغییر دکوراسیون!

سلام خوشمل مامان دیروز اگه بدونی بابایی چقدر مهربون شده بود ! کلی کار انجام داد ....کلی هم منو دعوا کرد! که چرا کار می کنی تو بشین من همه ی کارها رو می کنم منم دزدکی به کارام می رسیدم  ولی نمی دونم بابایی از کجا می دید!!! هی دعوام می کرد ولی کاش به حرفش گوش میدادم چون امروز نیم کیلو لاغر شدم!می ترسم شما هم وزنت کم شده باشه! بعد از 2 سال و 1 ماه که از ازدواجمون می گذره برای اولین بار خونه رو تغییر دکوراسیون دادیم...البته بابایی تغییر داد به مناسبت ورود   شما تصمیم گرفتیم خونمون هم حال و هوای جدید و تازه ای به خودش بگیره و واقعا" هم خیلی تاثیر داشت من و بابا از دیروز همش با تعجب خونه رو نگاه می کنیم و با ورمون نمی ...
3 شهريور 1392

ورود به هفته ی35

سلام پسملی مامان فدات بشه که جات تنگ شده و نمی تونی تکون بخوری ...قشنگ حس می کنم که با چه مشقتی از این ور به اون ور میری همچین خودتو به پوست شکم من فشار میدی که فکر می کنم می خوای بیای بیرون عزیزم به زودی جات باز می شه نگران نباش و این چند هفته رو تحمل کن هوای تبریز خیلی خنک شده اگه دست بابایی بود پنچره ها رو می بست ...اگه بدونی شبها چظوزی  پتو رو می پیچه دور خودش فکر کنم مهر که تو میای برف بیاد!!! ...
3 شهريور 1392

بستن ساک...

سلام مامانی عزیزم دیشب منو بابایی ساک بیمارستانتو بستیم و آماده شدیم که اگه شما خدایی نکرده زودتر تصمیم گرفتی بیایی ما آماده باشیم راستش هنوز باورم نمی شه که قراره نی نی دار بشیم! ...
3 شهريور 1392

داره پاییز میرسه!

عزیزم دیگه کم کم داره بوی پاییز میاد  وقتی پاییز بیاد تو هم باهاش میای ...همیشه پاییز رو دوست داشتم ولی حالا یه جور دیگه دوسش دارم ...دیشب هوا سرد بود مثل پاییز ...بوی بارون میومد ..من و بابایی ساعت 6 صبح با هم بیدار شدیم!!!! هم من هم بابایی خوابمون نمیبرد! انگار هر دوتامون منتظریم....کلی راجع به شما حرف زدیم .. تو هم که تا صدای ما رو شنیدی کاری نمونده بود که تو شکم مامان نکنی! انقدر خودتو مالوندی به  شکمم که دیگه واقعا" به دلم دست می کشیدم درد می کرد! کم کم حرکاتت داره دردناک می شه ولی بازم عاشقشونم ...از یه طرف دوست دارم زودتر بیای  و از یه طرف نه! می ترسم دلم برای تو شکمم بودن تنگ بشه !     ...
3 شهريور 1392

اینم سیسمونیه خوشگلت.

یادبودت که تو شب هفت به مهمونات میدیم کاغذ دیواری خوشگلت اینم کریر روی کالسکه  برای وقتی که خیلی کوچولویی اینم کریر و بیس(صندلی ماشینت) اینم صندلی غذات در حالت تاب اینم صندلی غذا در حالت ثابت اینم تخت و پارکت که تو اتاق مامان بابات می مونه تا شما 2 یا 3 ماهت تموم بشه بعد بری تو اتاق خودت بخوابی عزیز دلم ببین ...
3 شهريور 1392