کارهای جدید +خصوصیات این روزها + افزایش شیطنتها
گلم
بعد از اینکه خوبه خوب شدی هر کاری نمی کردی هم دیگه می کنی! یعنی خدا صدامو همه
جانبه شنیده ها! هم خوبت کرد هم شیطونیهاتو نصیبمون کرد! اونم چه شیطنتهایی! اصلا" کار
نمونده نکنی... زورتم زیاده! همه ی مبلها رو جابجا می کنی میری بالا میای پایین هیچ چیزی از
دستت در امان نیست! بلندگوی سینما خانگی که روی میز تی ویه مدام از دست شما در حال
سقوطه ...البته بود! چون به پشت تی وی منتقل شد! جالبیش اینه که از وقتی خوب شدی
خیلی لوس شدی ! همش می خوای تو بغلم باشی و پیشت بشینم تکون نخورم! تا بلند می
شم برم گریه می کنی ! تو 4 ماهگیتم اینطوری بودی! دوباره کوچولو شدی ؟! غذا خوردنت که به
دلیل مریض بودنت فقط شامل شیرمن و شیر خشک بود دوباره خوب شده و دیروز و امروز انقدر
خوردی که نگرانت شده بودم! هر چند فکر کنم به خاطر مریضیت 200 گرم لاغر شدی ! ولی خدا
شاهده اصلا" برام مهم نیست ! همین که خوب شدی کافیه
کارایی که یاد گرفتی
بهت می گم گریه کن صدای گریه در میاری و دستت رو می گیری جلوی صورتت
بهت می گم پیف پیف ...دماغت رو می گیری و یه چیزایی می گی!
امروز تو عمو پورنگ می گفت بارون شما هم گفتی بارون!
خونه ی بابا جون تبریزی بودیم نماز می خوند گفت الله اکبر ..تو هم گفتی
ازت می پرسم جوجه کو می گی جه! و عکس جوجه که روی لباسته می گیری تو دستت
علاوه بر چشم و مو و زبون و ناف و دست و پا دماغ رو هم یاد گرفتی
اسم عروسکه من علی کوچولوی و شما اسمش رو یاد گرفتی و صداش می کنی بهش
حسودی هم می کنی! چون وقتی شیر نمی خوری اونم بغل می کنم سریع میای می زنیش
کنار و خودت شیر می خوری
خصوصیات این روزهای شما
نمی دونم چه علاقه ای پیدا کردی سرت رو می کوبی به زمین! از اون طرف هم عاشق غلت زدن
شدی! ولت کنن مثل گربه ها هی می چرخی رو زمین ( فکر کنم از گربه ی عمم یاد گرفتی!)
این روزا خیلی بد اخلاق شدی همش نق می زنی! حالا نمی دونم دندونه! یا لوس شدی ! یا ددری شدی! کلا" نمی دونم!
غیر از چشم و ناف و مو و زبون و دست و پا ...دماغ رو هم یاد گرفتی
بابات وقتی رو زمین می خوابه انگار شهربازی باز شده! کلی ذوق زده می شی و با سرعت
خودتو می رسونی به کله ی بابای بیچاره میری میشینی رو سرش بپر بپر می کنی
اخم کردنات رو خیلی دوست دارم یعنی عاشقشم وقتی اخم می کنی می خوان بخورمت
لبخندات این روزا خیلی خوشگلتر شده کلا" بلد شدی با صورتت باهامون ارتباط بر قرار کنی اخم
می کنی لبخندهای شیطنت آمیز می زنی ..خجالت می کشی و سرت رو میندازی پایین و با
انگشتات بازی می کنی گاهی هم زیر چشمی نگاهی به بالا میندازی!
برای بدست آوردن وسایل مورد نظرت گریه می کنی الکی! کلا" از وقتی 1 ساله شدی تربیت
کردنت رو شروع کردیم چون کاملا" می فهمی چی به چیه و اخلاقت داره شکل می گیره
تا دعوات می کنیم بغض می کنی و گریههههههههههه و من و بابات همچنان با اخم نگات می
کنیم و شما!سرت رو میندازی پایین و زیر چشمی نگامون می کنی وای اون موقع می خوام
بغلت کنم کلی ماچت کنم ولی حیف لوس می شی
اینم عکسات
وقتی تب داشتی
هول دادن مبل توسط شما!لازم به ذکره که این مبلها به هم وصل بوده شما رفتی زیرش و بعد هی هول دادی
بابات در بهم ریختن خونه همراه شما نقش اساسی داره ! ( توجه به پرده داشته باش! که جمع
شده به خاطر شما)یعنی آراد کجاست؟