آرادآراد، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه سن داره

آراد ...فرشته ی زیبا

دکتر آبکی ...تشخیص الکی

1392/8/17 18:16
نویسنده : شهرزاد
1,259 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزمقلب

بعد از اینکه دیروز بردیمت دکتر و برگشتیم ...داروت که شامل یه شربت سرما خوردگی بود رو شروع کردم!خنثی اما نه تنها بهتر نشدی که بدتر هم شدی! تبت بالاتر رفت و ما شب مجبور شدیم ببریمت بیمارستان کودکان که از شانسمون شلوغ هم بود! بهر حال نشستیم تا نوبتمون بشه من انقدر ناراحت بودم که مدام اشک می ریختمافسوس شما صورتت قرمزه قرمز شده بود و بی حال نشسته بودی رو صندلی هر کس میدیدت می فهمید تب داری و می گفت بریم صورتت رو بشوریم  ...اگه بدونی چقدر برات دعا کردم  و به خدا التماس کردم  کمکت کنه !  خدا صدامو شنید پسرمبغل چون همون موقع یه زن و مرد مهربون مثل فرشته ها فرشتهبه دادمون رسیدن و نوبتشون رو که همون موقع هم بود به ما دادن  خیلی  انسان بودن که با دیدن حال شما از نوبت خودشون گذشتن و ما خیلی زود رفتیم پیش دکتر ...دکتر  یه پسر جوون و هیکلی بود که تا شما رو دید و شنید که چته گفت شما رزویلا گرفتی !  و با قطره ی استامینوفن هم تبت پایین نمیاد و گفت دست و پات رو نشوریم چون تبت بالا میره  و دقیقا" همینطور بود برای همین به شما شربت استامینوفن و ایبو پروفن داد  و گفت اول استامینوفن رو بهت بدیم اگه خوب نشدی اون یکی رو بدیم ما هم بر گشتیم خونه و شربت رو دادیم خوردی به فاصله ی1 ساعت تبت کاملا" قطع شد و دمای بدنت به 35/9 رسید همینجا از این دکتر خوب و اون خانم و آقا تشکر می کنم همچنین از اون دکتری که صبح دیروز رفتیم پیشش و با تشخیص اشتباه تب شما رو بالاتر برد ! دست گلش درد نکنه!منتظر

از همه ی دوستانی که نگران آراد شده بودن تشکر می کنم مرسی از همتونقلب

پسرم در تمام مراحل تب شما اصلا" گریه نکردی فقط بی حال بودی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

ناهید
13 آبان 92 19:45
زود خوب شو خمپلم.


چشم نانا جونم
مائده(ني ني بوس)
13 آبان 92 22:20
آخيييييي .خاله خيلي ناراحت شدم براتايشالا كه ديگه مريض نشي.تو هم مثل دختر من اين بيماري رو گرفتي


آره خاله منم مریض شدم ولی الان خوبه خوبم مرسی که به یادم بودی
مرجان مامان آران و باران
14 آبان 92 2:55
ای جونم قربونت برم بلا دور باشه
ایشالا هیچ وقت حالت بد نشه
خدارو شکر خوب شد عزیزممممم


آره خانومی خوب شد رفت پی کارش الان دو برابر قبل شیطنت می کنه
رالیا
14 آبان 92 9:15
الهی قوربونت بشم من پسر گل و خوشگل انشالا که هیچ وقت مریض نشی خاله جون دلم برای اون خنده هات و شیطنتات تنگ شده زودی سرحال شو عزیزم


سرحال شده رالیا جووون هیییییییییییچ نگران نباش ! نمی دونم این تبه چی بود که انقدر انرژیشو زیاد کرد! امروز من و باباش بیچاره شدیم از دستش!
رايان پادشاه پاييز
15 آبان 92 18:43
سلام مامان همزاد پسرممم... الهيييي شكر كه حال آراد گلمون خوب شده؛ دست اون خانم و اقا هم درد نكنه...... تولد همزاد خوشكل پسركم مبارك باشهههههه/ از طرف من بچلون اين شيريني خوشمزززززه روووو


مرسی لی لی جووون ...آره آدمای خوب هنوز وجود دارن خدا رو شکر
هدیه
16 آبان 92 16:04
سلام..ممنون از لطفتت عزیزم..من هنوز قبولیم رسمی نشده تا چند دقه بعد میریم کرمان آزمون عملی طراحی صنعتی رو بدم..اگه اینو قبول شم میتونم بیام دانشگاه...آرادجون چطوره


ایشالا اونم قبول می شی ...مرسی آراد هم خوبه یعنی عالیه! از دیوار راست بالا میره !
غزل مامان امیر علی
16 آبان 92 20:47
الهی شکر که حالت خوب شد خاله امیر علی هم درست بعد از مراسم تولدش تب کرد تا سه روز بعد بدنش دون دون قرمز شد


مرسی غزل جووون آره خدا رو شکر خوب شد ...نمی دونم چه صیغه ایه که من هر کس رو می بینم بچش تا 1 سالش می شه مریض می شه مخصوصا" رزویلا می گیره!!
آرشیدا
17 آبان 92 1:06
سلام خدارو شکر هزار مرتبه خدا رو شکر که عزیز دل خاله خوب شد خوشکل من دوستت دارم
امیدوارم هیچ وقت سورت مریضتو مامانت نبینه


مرسی خانومی
جیران بخشنده
17 آبان 92 10:52
خدا رو شکر خوب شدی عزیز دلم


مرسی خاله ی مهربون