دکتر آبکی ...تشخیص الکی
عزیزم
بعد از اینکه دیروز بردیمت دکتر و برگشتیم ...داروت که شامل یه شربت سرما خوردگی بود رو شروع کردم! اما نه تنها بهتر نشدی که بدتر هم شدی! تبت بالاتر رفت و ما شب مجبور شدیم ببریمت بیمارستان کودکان که از شانسمون شلوغ هم بود! بهر حال نشستیم تا نوبتمون بشه من انقدر ناراحت بودم که مدام اشک می ریختم شما صورتت قرمزه قرمز شده بود و بی حال نشسته بودی رو صندلی هر کس میدیدت می فهمید تب داری و می گفت بریم صورتت رو بشوریم ...اگه بدونی چقدر برات دعا کردم و به خدا التماس کردم کمکت کنه ! خدا صدامو شنید پسرم چون همون موقع یه زن و مرد مهربون مثل فرشته ها به دادمون رسیدن و نوبتشون رو که همون موقع هم بود به ما دادن خیلی انسان بودن که با دیدن حال شما از نوبت خودشون گذشتن و ما خیلی زود رفتیم پیش دکتر ...دکتر یه پسر جوون و هیکلی بود که تا شما رو دید و شنید که چته گفت شما رزویلا گرفتی ! و با قطره ی استامینوفن هم تبت پایین نمیاد و گفت دست و پات رو نشوریم چون تبت بالا میره و دقیقا" همینطور بود برای همین به شما شربت استامینوفن و ایبو پروفن داد و گفت اول استامینوفن رو بهت بدیم اگه خوب نشدی اون یکی رو بدیم ما هم بر گشتیم خونه و شربت رو دادیم خوردی به فاصله ی1 ساعت تبت کاملا" قطع شد و دمای بدنت به 35/9 رسید همینجا از این دکتر خوب و اون خانم و آقا تشکر می کنم همچنین از اون دکتری که صبح دیروز رفتیم پیشش و با تشخیص اشتباه تب شما رو بالاتر برد ! دست گلش درد نکنه!
از همه ی دوستانی که نگران آراد شده بودن تشکر می کنم مرسی از همتون
پسرم در تمام مراحل تب شما اصلا" گریه نکردی فقط بی حال بودی