آرادآراد، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره

آراد ...فرشته ی زیبا

چهلم

1392/6/4 1:17
نویسنده : شهرزاد
1,440 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مامانیماچ

گلم دیروز چهل روزت تموم شد  ماچو همراه با این روز یه زلزله ی 5 ریشتری هم اومد تو تبریز کلافهدیگه خسته شدم  از این وضعیت تا کی باید شک داشته باشم که فردا رو می بینم ! نگران دیشب تا ساعت 4 صبح بیدار بودی و خوابت نمی برد  البته گریه نمی کردی ولی مدام یا شیر می خوردی یا اطراف رو نگاه می کردی بعد از اینکه خوابیدی هم من تا صبح با هر صدا و تکونی می پریدم و فکر می کردم زلزلس  ...امروز خونه ی دوستم ناهار دعوت بودیم و اونجا هم زلزله اومد منتها 4 و 2 ریشتر بود و فقط من فهمیدم چشمو جالبتر از اون اینه که امشب ساعت 10 و13 دقیقه بازم زلزله اومد و  بازم من فهمیدم و کسی نفهمید بعد که تو اینترنت دیدیم متوجه شدیم که 2و4 ریشتر بوده!!!!! حالا من چطوری متوجه یه زلزله ی 2 ریشتری شدم واقعا" جای سوال داره ....در کل بهت بگم که خستم خیلی خستم دو شبه نخوابیدم اون از دیشب و اونم از پریشب که ساعت 3 خوابیدی  خیلی خوابم میاد ولی با وجود زلزله اگه تو هم خوب بخوابی و بیدار نشی که خدا رو شکر دیر به دیر برای شیر بیدار می شی  بازم من خواب ندارم  و همه ی توجهم به لوستر و تکون خوردنه خونس یول..از یه طرف هم نمی دونم چرا دپرسم!بیچاره بابا ت که باید منه خسته و دپرس رو تحمل کنه ...راستی یادم رفت بهت بگم که دیروز برای اولین بار تنهایی بردمت حموم عینکهمچین با تعجب نگام می کردی  ولی آخرش جیش کردی به من!!!!ای پسر بد!فرشته

عکسای جدیدت


امروز  خونه ی دوستم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

خاله مزگان
19 آبان 91 12:31
سلام دوستم
ما همه توی تهران نگران این زلزله ها هستیم. خیلی مواظب خودتون باشین.



سلام خانومی مرسی که به فکر ما هستید
فاطمه (مامان آیلین)
20 آبان 91 12:27
وای خدا چقد ناز خوابیده قربونش بشم چقد لباس مشکی زرده خوشگله خدا حفظش کنه ..من و شما در مورد زلزله هم دردیم منم تو اداره بودم سریع رفتم آیلین رو از مهد ورداشتم منم دیگه خسته شدم از این استرس همیشگی زلزله


مرسی عزیزم ...آره واقعا" خسته شدن همه تازه داشت یادمون می رفت
مریم جون
20 آبان 91 16:13
چه جیگلی شده این پسمل
کاش این کابوس زلزله تموم شه وی نفس راحت بکشید والا


مرسی مریم جون ...آره والا
ناهید
23 آبان 91 9:12
زنبور عسل من. قربونت برم عزیزم.
ناهید
23 آبان 91 9:13
قربونت برم عزیزم.دلم برات تنگ شده
مرجان مامان آران
25 آبان 91 0:42
عزیز دلممم هزار ماشالا خدا حفظش کنه یادش بخیر چه زود گذشت اران 40 روزش بود الان بلایی شده
شهناز
26 آبان 91 22:56
برو خدا رو شكر كن كه مدام زلزله مياد و اين انرژيها تند و تند تخليه ميشه
اومدن اين زلزله ها نشون ميده كه زلزله شديدي نخواهد اومد
پس با خيال راحت بخواب و از زندگيت لذت ببر
هرچه خدا خواست همان ميشود....



از کجا معلوم!!!!