آرادآراد، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 30 روز سن داره

آراد ...فرشته ی زیبا

بالاخره اونم افتاد!!!!

1392/6/3 23:52
نویسنده : شهرزاد
682 بازدید
اشتراک گذاری

واااای مامانی بالاخره حلقه ی اونجاتم افتاد!البته ما انداختیمش!منتظر من می کشم اون آدمی رو که شما رو ختنه کرد و به ما نگفت که آخرش این حلقه به یک نخ آویزون خواهد بود و ما باید از اون نخ جداش کنیم!منتظر من و مامان ناهید چند روز بود که کلی ناراحت شما بودیم  چون این حلقه ی لعنتی کنده شده بود و فقط از یه نخ آویزون بود منتها ما نمی دونستیم اون واقعا؛ نخه!کلافه فکر می کردیم یه تیکه از گوشت شماس! ناراحتو کلی ناراحتت بودیم تا اینکه امروز مامان ناهید شجاع! تشویقدلش رو به در یا زد و تصمیم گرفت شما رو نجات بده! و در یک عملیات انتحاری دستکش دست کرد!!! قیچی کوچیکشو ضد عفونی کرد و اومد تا شما رو از دست حلقه ی نفرین شدت نجات بده من گفتم الان جیغت میره هوا! ولی به ثانیه هم نکشید که مامان ناهید حلقه رو جدا کرد! شما حتی تکون هم نخوردی!اوه  بعد دیدیم این یه نخ بوده نه گوشت بدن شما!!! تعجبمن می دونم با اون احمقی  که ختنت کرده چیکار کنم!زبان یعنی اگه خودمون نمی کندیمش هیچ وقت خودش کنده نمی شد! منتظر

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

شهناز
23 مهر 91 15:36
ايول مباركههههههه
عجب دكتر بدي بوده
كلا انگار حرف بزنن ميميرن!!
حلقه اش رو نگه داري هاااااا
ميخواي دستت كن اگه دوست داريييييي


آآآآآآآی !! کادو میدم به تو ! تو دستت کن!
شهناز
24 مهر 91 11:13
ميدوني كه من انگشتام تپله دستم نميره!!
ميتوني نگهش داري دست همسر آينده ش بكني اينو بعنوان حلقه نامزدي!
چيييطوووررررس؟؟؟؟


نه تصمیم گرفتم بپزمش بدم لای برنج!!!
مامان ثنا سو گلی مامان و بابا
25 مهر 91 16:39
مبارکه ! واقعا کی به بعضی از دکتر ها مدرک میده


مرسی آره واقعا؛ !!!
مامان رادوین
5 آذر 91 15:45
خیلی باحال تعریف کردی داستان افتادن حلقشو شهرزاد جون بسلامتی مبارک باشه


ولی خودش انقد با حال نبود کلی بیخودی غصه خوردم!!!مرسی عزیزم شما هم تو همون بیمارستان ختنش کنید رادوین جونو خیلی خوبه