آرادآراد، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 25 روز سن داره

آراد ...فرشته ی زیبا

زمستان در پاییز+خانه ای که آماده می شود+تولد

1396/7/14 22:00
نویسنده : شهرزاد
954 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزممحبت

همونطور که بهت گفتم جمعه هفته قبل مامان جون باباجون برات تولد گرفتن  و  شما و یاشار کلی سرو صدا کردید و ما مثل همیشه سرسام گرفتیم.عمت اینا برات یه تفنگ خریدن و مامان جون بابا جون 200 تومن به شما کادو داد  من و باباتم برات یه خرگوش واقعی خریدیم که متاسفاه دیروز مردغمگینناناجون هم هنوز نیومده که کادوشو بدهخندونکدست همگیشون درد نکنه

از مهد  رفتن همچنان خوشحالی و روزها ی تعطیل زیاد راضی به نظر نمیای از اینکه مهد نمی ری مهدتون هم خیلی خوبه خدایی مخصوصا  میان وعده ها ی گرمی که بهتون میدن رو دوست دارم البته فکر کنم همه جا اینکارو می کنن

کارهای خونمون خوب پیش میره.کناف کار کارش تموم شد. کمد اتاق زده شد البته به جز در هاش که قراره با کابینتها زده بشه .رنگکار هم تا فردا یا پس فردا کار رنگ کردن کنافها رو تموم می کنه .من و بابا تم این وسطه دنبال پرده می گردیم البته من چند تا پسندیدم.حیف پرده ی خودم که وقتی کوچیک بودی پارش کردی واقعا حیف.البته شرحش تو وبلاگت هست 

هوا  سرد شده و حتی برف اومده تو شهرهای اطراف و کوه ها و جاده ها .کلا معلوم نیست دنیا چه خبره دیگه پاییز داره حذف می شه  انگار

در مورد شما هم بگم که حسابی خوب شدی از وقتی مهد می ری.آروم شدی.خوابت خوب شده از نه شب می خوابی تا هشت صبح منم دو هفته ای هست که دیگه اصلا نمی زنمت حتی رو دستت هم نمی زنمو همین تو بهت ر شدن شما نقش داره خیلی دوست دارم عشقمی خوشگل من

راستی فردا شب خونه ی مامان جون تبریزیت اینا دعوتیم خاله ی بابات از تهران اومده و چارسا اینا هم دعوتن همشون یاشار اینام هستن

 

بریم سراغ عکسات

کیک تولد شما و بابا

اینم خرگوش بیچارهخطا

 

 

 

خوشگلم در مهد

یادتون دادن که چه چیزهایی در آب حل نمی شه و بر عکس

این نقاشی رو هم هر کس یه تیکشو کشیده رو تخته و شما پرچمش رو کشیدی این روزا شدید رفتی تو خط پرچم کشورها و به پرچم ترکیه و ایران علاقه داری

اینم به جرات می تونم بگم اولین رنگ آمیزیه زندگیت خدایی ازت راضیم خجالت اصلا علاقه نداری ولی خیلی با دقت و آروم نشستی تکلیف خونت رو که از طرف مهد داده بودن انجام دادی البته به زور من چون نمی خواستی انجام بدی و  دقیقه لحظه ی آخر نشستی به رنگ کردن

این نذریها رو در روز تاسوعا جمع کردیم با بابات کلا خیلی دوست دارم این کار رو

اینارو هم عمه الهام داد البته یاشار که تو دسته ها میره جمع کرده بود

شلواره مهدتو کشیدی رو سرتخنده

مشغول دیدن تی وی بعد از مهد خسته و خوابالو

عزیز دلم

اینم کاردستیه بابات با لگو

اینم شما درست کردی عشقممحبت

 

 

 

 

 

پسندها (1)

نظرات (0)