آرادآراد، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 29 روز سن داره

آراد ...فرشته ی زیبا

حال و هوای ما در روزهای قبل از عید+تولد یاشار

1393/1/6 1:50
نویسنده : شهرزاد
2,259 بازدید
اشتراک گذاری

این پست در تاریخ 24 اسفند نوشته شده و فقط به خاطر دو تا عکس تایید نشده بود تا الان یعنی 6 فروردین!

عزیزمقلب

 

این روزا همش بیرونیم !  تا بابایی میاد خونه میپریم میریم بیرون خرید! برای شما هم لباس خریدیم! دیدی نتونستم جلوی خودمو بگیرم! آخنیشخند یه لباس خوشگل با یه کلاه خوشگل خریدیم برات البته تصمیم نداشتیم برات کفش بخریم چون چیزی که زیاد داری کفشه ولی یه روز که تو کالسکه برده بودیمت بیرون یه لنگه از کفشت افتاد و گم شد بماند که چقدر ناراحت شدم و بابایی راه رفترو برای پیدا کردن کفشت  برگشت تا پیداش کنه و پیدا نشد  از اونجایی که تصمیم داشتم همون رو برای عید پات کنم تا با لباست ست بشه الان دیگه کفش اون رنگی جز یه سندل تابستونی نداری ! برای همین به لیست خریدهای پسمل خوشگلم یه کفش هم اضافه شد چند تا کفش هم برات پسندیدیم ولی باید به عرضت برسونم که شماره پات گیر نمیاد! و ما به یه مشکل خیلی کوچولو مواجه شدیم! دیروزم رفتیم برات کفش بخریم فروشنده وقتی فهمید چند سالته کفش سایز 22 براش خوبه!قهقههشوخی می کرد لابد!

راستی از تولد یاشار برات نگفتم ! بله روز 21 اسفند تولد 1 سالگیه آقا یاشار بود و جز ما و مامان بزرگت اینا خواهر شوهر های عمت هم دعوت بودن  ...همه با دیدنت گفتن که خیلی بزرگ شدی و چاق! به قول عروس خواهر شوهر عمت تتوخ ! totookh! همون تپل و چاق! کلی از شما خوشش میاد عروسشون و لپاتو می کشید  البته وقتی  یکی دوماهت هم بود دیده بودت و اون موقع هم هی قربون صدقت می رفت خلاصه  شام از بیرون گرفته بودن و کیک هم سفارش داده بودن که عکس یاشار روش بود  شما کلی با بادکنکها بازی کردی و نماز خوندی و! همرو خندوندی خلاصه عکساشو میذارم ببین

اینم بگم که این روزا همش  تا منو نمی بینی داد می زنی تو خونه مامان مامان و دنبالم می گردی و تا منو پیدا می کنی می دوی با خوشحالی میای می پری بغلم 

اینم عکسات

یک نمونه خرابکاری! و پخش شدن 700 گرم ماکارونی روی زمین! روی اپن گذاشته بودم و یادم نبود شما قدت بلندتر از این حرفاست!

در عملیات خونه تکونی که انجام شد میز نهار خوری رو چسبوندیم به دیوار و به این ترتیب مخفیگاه شما از بین رفت! حالا شما مگه بیخیال می شی به زور می خواب بری تو مخفیگاهت!

و آخرش به اینجا ختم می شهخنده

روبروی خونمون دارن خونه میسازن و شما میری رو ماشینت و تماشاشون می کنی بعضی وقتام می زنی به شیشه و صداشون می کنی آقا آقا

اینجام روز قبل از تولد یاشار و من داشتم لباستو انتخاب می کردم شما هم افتاده بودی رو دور خنده انقدر از ته دل خندیدی که تو همه ی عکساتم خندان با دهن باااااااز افتادی فدات بشم من ماچ

اینجا هم خونه ی عمته و داری نماز می خونی !

الله اکبر!

اینم کیک یاشار

اینم یاشار

اینم شما و آقا خرسه

لم دادنت منو کشته عزیزم

اینم یاشار سر گذاشته بر شانه ی شما!تو ماشین یاشار که کادوی تولدش به وسیله ی مامان جون و باباجون بود

 

اینم کادوی ما به یاشار کوچولو

 

پسندها (1)

نظرات (1)

جیران بخشنده
6 فروردین 93 8:37
عیدتون مبارک انشالله در کنار هم سال خوب و خوشی داشته باشید
شهرزاد
پاسخ
ممنون عزیزمبرای شما هم