آرادآراد، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 24 روز سن داره

آراد ...فرشته ی زیبا

دندون 12 و 13 ....

1392/11/19 17:21
نویسنده : شهرزاد
1,611 بازدید
اشتراک گذاری

گلمقلب

مبارکت باشه! نه به اون موقع که مونده بودی رو 8 تا دندون نه به حالا که روزی 1 دندون داری در میاری! دیروز دندون 12 رو در آوردی که آسیاب پایین سمت چپ خودته و امروز دیدم دندون 13 رو در آوردی که اونم نیش بالا سمت راست خودته دندون 11 هم کامل در اومد و یه ذره لثه ی خوشگلت رو خونی کرده ولی تو بگو یه ذره نق بزنی ! اصلا" انگار درد نداره! نداره؟  جالبترین قسمت و البته عجیبترین اینه که واقعا" رشد دندونات خیلی سریعه! تو چند روز کامل میاد بیرون  خنثیمونده 3 تا نیش کاش اونم تو 3 روز آینده در بیاد خلاصصصصصصصصص نیشخند

عزیزم خدا خیلی منو دوست داره ! باور کن !  من خیلی برای غذا خوردنت حرص می خوردم! نه اینکه نخوری ....خوبم می خوردی ولی با تلاش من !  1 ساعت باید برای غذا خوردنت وقت میذاشتم تا نتیجه ی دلخواهم رو می گرفتم  اونم با کلی اعصاب خوردی و گرسنگی کشیدن خودمو کمر درد و غیره! ولی خدا انگار صدامو شنیده خدارو هزار بار شکر می کنم که منو از این وضعیت نجات داد و من دیگه دقدقه ای به نام غذا نخوردن گل پسری که شما باشی ندارم البته اینو قبلا" هم گفته بودم ولی چون از اهمیت زیادی برام بر خورداره خواستم دوباره بگم  شما این روزا مثل یه آدم فهیم! یولبزرگ!نیشخند با کمالات!عینک میای با ما می شینی سر سفره و من هر چقدر بهت غذا بدم نه نمی گی و دهنت همش باز می شه ! اونم با این اوضاع دندونات ! می گم که شما انگار درد دندون نمی دونی چیه کلا" ! نمونه ی یک روز عالی همین دیشب خونه ی مامان جون تبریزی بود که دو تا کاسه سوپ خوردی و بعد تازه غذای اصلیت که شامل برنج و مرغ و سیب زمینی بود رو همشو خوردی  انقدر خوردی که من واقعا" نمی دونستم بازم بهت بدم یا نه! چون در همه حالت دهنت باز میشه و دیگه نمی شه فهمید بالاخره سیر شدی! نشدی ! ما رو فیلم کردی ! نکردی! آخر مامان جونت گفت بسه بابا ترکید ! یعنی رسما" نمی دونم چقدر باید بهت غذا بدم! از دستم در رفته! دیگه کاری هم با سلیقه ی غذاییت ندارم هر چی که بخوام می پزم و تو می خوری! خدایا شکرت خیلی دوست دارم کاش همه ی مامانها نجات پیدا کنن و بچشون خوب غذا بخوره آمین فرشته

دیروز صبح بعد از صبحونه حسابی بازیت گرفته بود ! همش زیر چشمی و با خنده نگام می کردی تا نگات می کردن فراااااااار منم میومدم دنبالت می کردم انقدر خندیدی که آخر سر به سرفه افتادی و هر چی خورده بودی به شدت بالا آوردی ! فدات بشم عزیزم آخه انقدر خوش خنده! ماشالا بهت باشه ماشالا همیشه بخندی مامانی فدای سرت که فرش و دیوار و لبایای من و خودت رو کلا"  کثیف کردی اصلا" بگو من یه ذره برای این چیزا ناراحت شدم نه اصلا" گریه

راستی 5 شنبه مهمونامون اومدن و شب خوبی رو با هم داشتیم فقط یاسمین کوچولو یکم نق می زد که اونم فکر کنم برای دندونش بود چون 7 ماهشه و دو تا دندون داره احتمال داره بقیه داره در میاد! شما که مثل همیشه  که علاقه ای به نی نیها نشون نمیدی به یاسمین جووون هم زیاد محل نمیذاشتی فقط نشسته بودی کریرش رو زیر و رو می کردی ! از بس تحویلش نگرفتی یاسمین خودش دست به کار شد و وقتی رو بروی هم نشسته بودید یاسمین جوراب  شما رو هی کشید شما رو می گی ! کلی خندیدی! آخه پسر انقدر قد! عزیزم بهتر نبود شما باهاش بازی می کردی! ؟ پس فردا می خوای بری مخ دخترا رو بزنی! من که بعید می دونم تو پیشقدم بشی! البته بهتر برای من ! همیشه پسر خودم می مونی و زن نمی گیریشیطان

پیشرفتهات

به شیر می شیر شییییی

به عکس خیلی وقته می گی عت یا عک حالا می گی عتسماچ

بهت می گم باشه؟ می گی خوب...من نمی دونم از کجا یاد گرفتی و فهمیدی اینا مترادفه همن خیلی برام جالبه جالبتر از اون خوب گفتنته که از ته حلقت م گی ٱٱٱٱٱٱٱٱب  انقدر بهت می خندیم

به نارنگی خیلی وقته می گی نا حالا فهمیدیم این نا شامل لیمو و پرتقال هم می شه 

به موز هم خیلی وقته می گی مو و اینم فهمیدیم که به خیار هم می گی مو!

ادای عطسه در میاری خیلی قشنگ و حرفه ای ! دستت رو می گیری جلوی دهنت و یهو می گی چچچچچچچ

راستی چند روز پیش کار داشتم وقت نکرده بودم بهت از سینم شیر بدم یعنی از شب قبل که خورده بودی دیگه بهت از سینه شیر نداده بودم تا فردا شبش که یهو یادم اومد البته شیر خشک داده بودم ! یه لحظه به ذهنم رسید بهت ندم و از همون موقع با ممه بای بای کنی ! واقعا" وسوسه شدم! دیدم شما که اصلا" ممه از من نمی خوای  و به راحتی می تونم بگیرمت از شیر! ولی راستش نتونستم ! یادم اومد که شیرم هنوز پر چربه و حیفه که ازت بگیرم ! آخه چند وقت پیش دوشیدم یکم دیدم هم زیاده هم دوباره مثل قبل یه لایه ی بزرگ چربی روش بست ! خلاصه که همچنان سینه می خوری ! ولی زودتر از 2 سالگی از شیر می گیرمت احتمالا" تابستون سال دیگه

دیروز وقتی داشتی بر نامه ی فیتیله ها رو میدیدی جلوی تی وی خوابت برد! بدون اینکه من بخوابونمت قلب

اینم عکسات

 

اگه گفتی کجایی؟

یه روز صبح که از خواب بیدار شده بودی صندلی رو آوردم جلوی تی وی به این شکل شما رو گذاشتم روش تا عمو ببینی تا من به کارام برسم

البته شما انگار هنوز لالا داشتی!خمیازه

تو عکس بالا هم رفته بودیم خونه ی مامان جون تبریزی ...این لباس رو خیلی وقت پیش یکی از آشناهای مامان جون تبریزی برات بافته بود که چند وقتیه اندازت شده دستش درد نکنه

تو عکس بالا هم پیش باباجون تبریزی داری نماز می خونی و سجده کردی مثلا" و می گی ٱی(الله اکبر)

روز 5 شنبه که مهمون داشتیم  و من کار داشتم دیدم خبری ازت نیست اومدم ببینم کجایی با این صحنه مواجه شدم!تعجب

آخ

عکس پایین هم وقتی گرفتم که شما رو گذاشته بودم رو لگن جیشت ! چون تصمیم گرفتیم کم کم شما رو با جیش کردن آشنا کنیم هر چند هیچ کاری نکردی و فقط خوشحال بودی قربون دندونای فاصله دارت من بشم دندوناتم به خودم رفته عزیزم  منم دو تا دندونای جلوم مثل شما با فاصله بود ولی بچه که بودم عمل کردم و به قولی در روزیمو بستم!خندهولی ما نمی خوایم در روزیه شما رو ببندیم و خیلی این جوری دوست داریم

عاشقتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتم خوشمزه

تو عکس پایین هم پهلوون شده بودی یعنی یهو دستاتو مثل عکس می گیری محکم جلوت و نفستو نگه میداری کاری که از 6 ماهگی انجام میدی

اون زبون خوشگلتو یه روزی می خورم حالا ببین قلب

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

شقایق(مامان ارشان)
19 بهمن 92 19:41
الهی فدات بشم خوشتل پسری ناز قربون شیرین زبونیات و دندونات و اون شیطونیهای باحالت ینی کشته مرده اون عکستم ک تو کشویی!!!!!!! هههه بوس بوس
شهرزاد
پاسخ
بیرون اومدن از کشو کار سختی بود خالهکلی خسته شدم
جیران بخشنده
19 بهمن 92 20:43
ای من به فدای اون صورت ماهت پسر قشنگ عکسای آخر خیلی نااااز بودن چاقالوی من
شهرزاد
پاسخ
مرسی جیران جووون خیلی مهربونی ایشالا خودت مامان می شی خدا بهت یه نی نیه خوشگل و تپلی میده
ناهید
19 بهمن 92 22:28
اخه جیگر طلا....شیطون بلا........عزیز نانا......... !!!! قربونت برم که انقدر نازی.
شهرزاد
پاسخ
سمیرا
20 بهمن 92 11:57
وااااااای عزیزم چه پسر ناز و خوشگلی داری هزار ماشالا براش حتما اسفند دود کن . بوووس واسه ی آراد جون
شهرزاد
پاسخ
مرسی سمیرا جووون لطف داری مرسی که بهمون سر زدی
مریم مامان یاسمین زهرا
20 بهمن 92 15:00
ماشالله به این پسر خنده رو
شهرزاد
پاسخ
ژاله
20 بهمن 92 19:19
ماچ ماچ ماچ واسه آراد خوشمزه
شهرزاد
پاسخ
مرسی ژاله جووون
مامی سارا
20 بهمن 92 23:30
ای جانم مبارک باشه این همه دندون عکسای پسمله هم خیلی بامزه بودن
شهرزاد
پاسخ
مزسی عزیزم
مامان آیسو وآیسا
21 بهمن 92 17:50
قربونت برم آرادی
شهرزاد
پاسخ
خدا نکنه خاله
آرشیدا
22 بهمن 92 17:48
شهرزاد جون کاشکی این زیباساز وبلاگ و که شکل نورافشانی با حرکت موس پخش میشه رو برمیداشتی خیلی سخته وقتی میخوایم قسمت نطرات رو باز کنیم
آرشیدا
22 بهمن 92 17:53
عزیز دلمی.شاید بگم از جمله وبلاگهایی هستی خاله که تمام مطالبشو میخونم و با جوصلا تمام پستهایی نبودم نگاه میکنم قربونت برم خیلی دوست داشتنی هستیراستی خاله به مامانتم بگو خاله سودی گفت مگه نگفتم وقتی صحبت خوردنتو میگه ماشاله از زبونش نیوفتهماشاله به جونت خاله. شهرزاد جون یه دعایی عم واسه من بکن واسه عذا دادن به آرشیدا
شهرزاد
پاسخ
مرسی خاله خیلی خوبیییییییییییی مرسی که بهمون همش سر می زنی مامان منم همش میاد به وبلاگ آرشیدا جووون سر می زنه البته اگه من بذارم بیاد!سودی جووون باور کن از وقتی گفتی سعی می کنم یادم نره و بگم ماشالاایشالا آرشیدا جونم هم به زودی به حرفت گوش بده و وقتی می گی دهنتو باز کن اینو بخور گوش بده به حرفت آمیییییییییییییییییین
الهه
29 بهمن 92 21:51
ماشالله به این خوشگل پسر دندوناتم مبارک خاله جونم
شهرزاد
پاسخ
مرسی مهربون