آرادآراد، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 30 روز سن داره

آراد ...فرشته ی زیبا

تولد دختر خالت+آراد فوتبالیست می شود

1392/9/19 22:05
نویسنده : شهرزاد
1,030 بازدید
اشتراک گذاری

گلمقلب

عزیز دل مامانی ...امروز تولد دختر خالت (آیلین) از همینجا بهش تبریک می گیم و می گیم آیلین جووونم دوست داریم بغلتولد 2 سالگیت مبارک! هورا

یادش بخیر پازسال برای 1 سالگیش خالت براش تولد گرفت با تم کفشدوزک خیلی مفصل و خوب بر گزار شد شما اونجا هنوز 3 ماهت هم نشده بود  منم هنوز به این لاغری نشده بودم یه مقادیری گوشت رو استخوونام مونده بود ! هر چند دیگه اثری ازشون نیست و من الان 54 کیلو شدم! آخ باز داغ دلم تازه شد!  همه فرق کردیم از پارسال تا امسال البته منظور از همه من و شماست! وگرنه بابایی که تکون نخورده!خنثی

همونطور که تو پست قبلی بهت گفتم  دیگه برای شبهات شیر ندوشیدم البته تا پریروز!  2 روزه که بازم دارم برات شیر می دوشم و دلیلش شمایی!  شب اول که بهت شیر خشک دادیم فردا صبحش چنان پس دادی که بیا و ببین!  اصلا" کار از پس دادن گذشته بود شما علنا" انگار پوشک نپوشیده بودی و به من جیش ردی! همه گفتن شاید چون هوا سرد شده اینطوری شده! فرداش و پس فرداشم دوباره همین بلا سرمون اومده و من تصمیم گرفتم برات شیر بدوشم ببینم بازم اینطوری می شه! بله کاشف به عمل اومد که همش زیر سر شیر خشک بوده و شما دیگه پس ندادی! حالا یا باید دوباره همین کار رو ادامه بدم یا اینکه وقتی شب شیر خشک می خوری  تو شب یک بار بیدارت کنم و پوشکت رو عوض کنم!خنثی

عسلی ...دیروز از روی مبل مامان جون تبریزی اینا افتادی زمین ! اگه بدونی چه حالی داشتم گلم ...آخه چرا انقدر کارای خطرناک می کنی ؟ رفته بودی رو دسته ی مبلشون نشسته بودی من تا بیام بگیرمت لیز خوردی و با پشت سر افتادی زمین ...چنان گریه می کردی که نفست بند اومده بود البته من آدمی نیستم که هول بشم با یه فوت تو صورتت مشکل نفست حل شد ولی خیلی درد داشتی چون همش بغض داشتی ...البته باباییت هم بی تقصیر نیست! چون هر وقت میریم خونه ی مامان و باباش دیگه کلا" یادش میره که شمایی هم هستی! و این منم که به جای استراحت تو خونه ی مادر شوهرم باید مدام دنبالت بدوم ...اون لحظه هم انقدر شیطونی می کردی که می خواستم سی دیه عمو پورنگتو بذارم برات که یک لحظه ازت چشم برداشتم و این بلا سرت اومد ...

عزیزم...دیروز کلیییییییییی برف اومد و هوا هم کلییییییییییی سرد بود همه جا سفید شده بود و من شما رو گذاشتم تو کوچه ی مامان جونت اینا راه بری تو برف ...انقدر تعجب کرده بودی  ولی کلی یخ کردیم عوضش شما با برف از نزدیک آشنا شدی

دور روزه که انگار به راه رفتن علاقه پیدا کردی دیروز همش راه میرفتی تو خونه ی مامان جونت ولی بازم برای سرعت بیشتر 4 دست و پا رو ترجیح میدی ..تا کی بشه کلا" با 4 دست و پا خدا حافظی کنی !

راستی می خوام برات از غذا خوردنت بگم 

صبحونه....شیر پاستوریزه یا چای+نون پنیر در حد زیاااااااااااد +موز 1 عدد یا نصف موز (بستگی داره چقدر گرسنه باشی+چند تیکه کیک .....

عاشق صبحونه ای و خیلی می خوری انقدر که دیگه نفست بالا نمیاد!سبزبعدش می گیری تخت تا ساعت 4 عصر می خوابی البته بعد از صبحونه حتما" باید شیر من هم بخوری...نون و پنیر هم من باید برات ریز ریز لقمه بگیرم بذارم تو بشقابت و تو برداری بخوری انقدر خوب می خوری  که آدم می خواد وایسه نگات کنه .. عاشق پنیر خامه ای هستی و قبلا" خالی خالی می خوردی و منم نون میدادم دستت ولی یک هفته ای هست فهمیدم خودت دوست داری بخوری و به این ترتیب پنیر رفت داخل نون و شما علاقه مند شدی بهش

نهارو شام .....هر چی داشته باشیم (غذاهای مورد علاقت:ماکارونی انقدر می خوری که دلدرد می گیری!...قورمه سبزی...لوبیا پلو ...استانبولی .. کوکو سیب زمینی.. تخم مرغ آب پز و نیمرو انقدر دوست داری که یک بار برات 1 دونه درست کردم در عرض 5 دقیقه همشو خوردی و من حس کردم بازم گشنته! رفتم برات یکی دیگه درست کردم اونم خوردی!.....سیب زمینی سرخ شده خییییییییلی دوست داری میذارم تو بشقابت خودت آروم آروم همه رو می خوری ...سوپ جو سفید بیشتر از قرمز  دوست داری ....همچنان عاشق ماست و دسر و ژله هستی

راستی 2 هفته ای هست که بالا و پایین رفتن از پله به شکل ایستاده رو تمرین می کنی و انجام میدی دستت رو میگیری به نرده و از پله بالا و پایین میری

ازچیزای جدیدی که می گی یکی ژله یکی موز البته موز رو خیلی وقته می گی

اینم عکسات

یه روز که حسابی دلت می خواست عمو پورنگ ببینی و ما رو کچل کرده بودی مجبور شدیم برای اینکه خودمون هم بتونیم برناممون رو ببینیم  سی دیتو تو لب تاب گذاشتیم و شما از دست بابایی به عنوان مبل استفاده کردی !

تو عکس پایین هم تازه از حموم اومده بودی

شما تو خونه 3 تا جا داری که مال خودته ! یکیش بین این دو تا مبله که هی میری اونجا می شینی ببین

حتی می خوابی!

دیروز یه موش تو برفا پیدا کردیم عکسشو ببین!

وقتی آراد فوتبالیست می شود اونم پرسپولیسی...قرمز ته قلب

عاشقتم خوشگللللللللللللمقلب

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

مامی سارا
19 آذر 92 23:37
شهرزاد جون ممنون بهم سر زدی با اجازت هم خودتو هم مامان و لینک کردم پسر نازی هم داری خدا ببخشتش بازم بیا ممنون
شهرزاد
پاسخ
منم شما رو لینک می کنم خانومی
persian mom
20 آذر 92 20:22
پسرِ منم پرسپلیسیههههههههههههههههه اخی چطوری خوابیده نازییییییی ارمیا هم فقط صبحانه رو زیاد میخوره منم هر چی دم دسته بهش میدم
شهرزاد
پاسخ
پرسپولیس سروره همه دوسش دارنآفرین به ارمیا جووونی می گم بهش برنج و خورشتم بده یهو برای صبحونه
جیران بخشنده
21 آذر 92 11:42
تولد آیلین جون مبارک وای عزیزم خیلی ناراحت شدم که افتادی حتما خیلی دردت گرفته
شهرزاد
پاسخ
مرسی جیران جووون
هدیه
21 آذر 92 23:38
سلام آرادجونم...چقدنازی عزیزم..آفرین عزیزم غذا هاتو خوب بخور زود بزرگ شی ..مامانی آراد شما چقد لاغرید یکم از آراد جون یاد بگیرید غذا زیاد بخورید تا مثل آرادجون تپل شین.....
شهرزاد
پاسخ
ای بابا هدیه جووون دست رو دلم نذار که خوووووووووونه
مامی رادوین
22 آذر 92 0:51
عزیز دل خاله که اینهمه خوشکل راه میری ماشالهههههههه
شهرزاد
پاسخ
مرسی خانومی بابت رمز
مریم (مامان ثنا جون )
22 آذر 92 2:29
به به تولد ایلین جون مبارک باشه ای شکمو تو که هر چی هست و نیست می خوری یکم به مامانت نگاه کن شده پوست و استخون یاد بگیر خدا را شکر که همه چیز میخوره ثنا جون که هیچ هیچ هنوز 10 کیلو هم نیست چکار کردی که اراد جون همه چیز می خوره رمز موفقیت خدا را شکر که چیز جدی اتفاق نیوفتاد از دست این بچه های شیطون بلا
شهرزاد
پاسخ
مرسی خاله البته من فکر کنم چاقی و لاغری و خوردن و نخوردنشون ژنتیکی باشه ...آراد به باباش رفته کلا" هیکلیه ولی همیشه هم رو دور خوردن نیست ! پدر منه بیچاره در میاد تا بهش غذا بدم (البته اگه غذا چیزی غیر از این لیستی باشه که نوشتم دوست داره) منم که سیریش تا غذا نخوره ولش نمی کنم بعضی وقتا می بینی 1 ساعته سفره وسطه و من با هر ترفندی که بلدم قاشق رو می کنم تو دهنش! البته یه روش خوب دارم اونم اینه که میذارم کلییییییییییی گرسنه بشه و دو یا 3 ساعت شیر بهش نمیدم تا گرسنه بشه بیاد بخوره
مریم (مامان ثنا جون )
22 آذر 92 2:31
نمیدونم نظر قبلی اومد یا که نه
شهرزاد
پاسخ
اومد خانومی اومد
ناهید
22 آذر 92 10:28
عزیزم.خوش تیپم.عاشق اون عکس خندونت شدم فوتبالیست کوچولوی من.....
شهرزاد
پاسخ
دقت کردی دقیقا" تو همون عکسی که دوست داری قیافش شکل بابا می باشد
شقایق(مامان ارشان)
22 آذر 92 15:06
خاله جونی سلاااااااااااام. خوبی گل پسر/؟ بابت تاخیر معذرت میخوام. البته تند تند بهتون سرزدم ولی نمیشه نظر بذارم. همش یهویی کار پیش میومد..... پوزش راستی مرسی ک اجازه دادی عکستو بذارم تو آلبوم ارشان. بوووووووووووووس
شهرزاد
پاسخ
خواهش می کنم خاله جوونم من می دونم که همه ی مامانا الان سرشون شلوغه از بس ما نی نیها شیطونیم مرسی که عکسم رو گذاشتی تو آلبوم آرشان جووون
مامان الیار
23 آذر 92 19:32
عکسای خیلی خوبی بودن عزیزمما هم پرسپولیسی هستیم خاله جون قربونت برم بیشتر عاشقت شدمخاله افرین که خوب غذا میخوری میبوسمت
شهرزاد
پاسخ
قرمزتهههههه همه ی با سلیقه ها قرمزی هستن
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
24 آذر 92 3:17
چه فرشته نازی ایول قرمزته فرشته کوچولو
شهرزاد
پاسخ
مرسی خانومی بله قرمز همیشه اوله
شقایق مامان آرشا
24 آذر 92 11:42
مامانیی ماشالا بگو گوشت شه به استخونش
شهرزاد
پاسخ
ماشالا
آرشیدا
26 آذر 92 1:30
فقط قربووووووون اون موش کوچولوی توی برفام بشم من همین واله
شهرزاد
پاسخ
خدا نکنه خاله