اولین سفر هوایی!!!+ددر رفتیم اونم چه ددری!
گلم
عزیز دلم شنبه ی هفته ی دیگه من و شما بدون بابایی پرواز می کنیم میریم اهواز خونه ی خاله شهناز هووورااا بعد از اون شاید بریم اراک ! خدا بخیر بگذرونه دعا کن سقوط نکنیم! یه وقت فکر نکنی مامانی از پرواز می ترسه ها !!!نههههههه اصلا" ....خدا بگم چیکار نکنه این من و تو رو که از وقتی برنامه ی پیام اضطراری رو نشون داد من اینطوری شدم! جالب اینجاست که همون موقع ها که این برنامه رو نشون میداد با هواپیما به اجبار رفتم اهواز! بماند که با چه ترسی وارد هواپیما شدم تنهای تنها هم بودم نه بابایی باهام بود نه شما! اصولا" شما هنوز وجود نداشتی! چشمت روز بد نبینه مسیر 1 ساعته رو 7 ساعت ما تو آسمون بودیم! تا بالای سر اهواز هم رفتیم ها! ولی از شانس گند من گفتن هوا گرد و خاکش زیاده نمی تونیم بشینیم! یه نیم ساعتی رو اهواز چرخیدیم و آخر سر برگشتمون دادن به تهران!!! بعد بهمون گفتن یا همین جا بمونید و فردا برید اهواز یا برت می گردونیم تبریز! خلاصه بعد از 7 ساعت من بر گشتم تبریز و فرداش دوباره راهی شدم! خدا این بار رو بخیر بگذرونه !
خوشگل من امروز از دهنم پرید گفتم آراد بریم ددر؟! و چه اشتباهی کردم که اینو ازت پرسیدم! کلی خوشحال شدی و دویدی رفتی طرف در و ددر گویان نشستی پشت در! مگه دیگه می شد ددر رو از دهنت انداخت! خلاصه اینکه به خاطر شما تصمیم گرفتیم بریم ددر! و من به بابایی زنگیدم و گفتم زودی بیاد بریم ددر! ساعت 5 عصر از خونه زدیم بیرون و چه فایده که شما بعد از کلی مبارزه با خواب بیهوش شدی! و هیچی از ددر نفهمیدی! حتی گذاشتیمت تو کالسکه هم بیدار نشدی و رفتیم ولیعصر رو گشتیم هوا هم خوب و خنک خیابون هم تقریبا" خلوت ...خوب بود دیگه! شب هم از همونجا رفتیم پارک وسایل رو هم برده بودیم وقتی رسیدیم پارک ساعت 8 بود و پارک خیلی خلوت بود شما هم کلی چمنهای بدبخت رو کچل کردی !
وقتی می خواستیم از پارک برگردیم خونه یه خانوم و آقایی که نزدیکمون نشسته بودن گفتن شما برید نی نیتونو بذارید بمونه ! امری باشه دیگه!
اینم عکسهای امشب
اینجا وقتیه که شما خواب بودی ! و هنوز لذتی از بیرون رفتن نبرده بودی!
فدات بشم من با این شلوار شیش جیبت که تازه اندازت شده
بعدش رفتیم دم خونه ی مامان بزرگت که خونه نبودن
و شب هم رفتیم پارک که بدلیل سردیه هوا لباس شما عوض شد ...این لباستم تازه اندازت شده
بخورمت من هلووووووو
فدای لپات بشم توپولوف من