چکاپ 10 ماهگی+یه سری عکس
مامانی
دیروز با بابایی گفتیم ببریمت بیمارستان کودکان وزن کشی! در کل الان نباید می رفتیم بهداشت ولی اگه قرار بود بریم هم نمی رفتیم! ولی نمی دونستیم بریم بیمارستان کودکان چی بگیم ! بگیم ما اومدیم وزن کشی! که یهو عمت زنگید و گفت یاشار پاش سوخته و منهم پیشنهاد دادم ببریمش بیمارستان کودکان و عمت از خدا خواسته قبول کرد و اینگونه بود که منم از خدا خواسته به چیزی که می خواستم رسیدم! بعد از ظهر من و بابات و عمت با دو تا کوچولو! البته برای شما این واژه دیگه برازنده نیست! رفتیم و نوبت گرفتیم و یه 10 دقیقه ای نشستیم و بعد صدامون کردن خلاصه بعد از اینکه کار عمت تموم شد و اونم یاشار رو وزن کرد در آخر... که وزنش بود 7600 در 4 ماه و 16 روزگی ...نوبت شما رسید که وزن کشی بشی و آقای دکتر خندید گفت این که پهلوونیه واسه خودش! بعد از وزن کشی هم رفتیم خونه ی بابا بزرگت و اونجا قدت رو خودم و بابایی گرفتیم و این هم نتیجه ی وزن کشی و قد گیری!
وزن 11/700 قد 77
ماشالا به پسمل گلم
از پایین اومدن شما از تخت عکس گرفتیم (بعد از اینکه بابات کلی ادای پایین اومدن از تخت رو در آورد شما یاد گرفتی وگرنه تا قبل از اون با دستات میومدی پایین ولی الان فهمیدی که اگه با دستات بیای ممکنه بیوفتی و دیگه یاد گرفتی که ارتفاع یعنی چی و لبه تخت نمیای )
عاشقتم خوشگلممممممم