آرادآراد، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 30 روز سن داره

آراد ...فرشته ی زیبا

دندون پنجم خوش اومدی+دیدار وبلاگی+اولیت ترس!

1392/6/4 2:02
نویسنده : شهرزاد
374 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزممقلب

مامان فدای تک تکه دندونات بشه خوشگلم دیروز دندون پنجمت هم اومد بیرون مبارکت باشه جیگرم دندون بالا جلویی در اومده ایشالا همه ی دندونات به این راحتی در بیان و اذیت نشی گلم

گل گلم از دیروز بگم برات که ساعت 6 عصر رفتیم پارک منظریه سر قرار با دوستای وبلاگت خیلی خوب بود هوا هم خوب بود فقط هی می ترسیدیم بارون بیاد که خدا رو شکر تا وقتی ما اونجا بودیم خبری نشد ولی در عوض شب حسابی بارون اومد روز خوبی بود شما هم بچه ی خوبی بودی و آخرش تو کالسکت بیهوش شدی از خستگی...عکساش به دستم برسه برات میذارم منتها این بار فقط عکسهای نی نی ها گرفته شد .

شب هم رفتیم خونه ی مامان بزرگ تبریزیت که برای یاشار پسر عمت کیک ماهگرد گرفته بودن ماهگرد دوم  عکسهای اونم تو دوربین عمته به زودی می گیرم ازش برات میذارم گلم 

راستی مامانی دیشب خونه ی مامان بزرگت اسباب بازیه یاشار رو بهت دادن بازی کنی ...اسباب بازیه آهنگ می زد یه چیزی مثل دسته کلید بود ما یهو دیدیم شما بغض کردی و زدی زیر گریه!خنثی بله پسرم کاشف به عمل اومد که از صدای اون ترسیدی! حالا چرا از

آ هنگ به اون قشنگی ترسیدی نمی دونم!سوال حتی بابات که باور نکرده بود از اون ترسیده باشی یه بار دیگه جلوت صداشو در آورد و شما بدتر از قبل بغض کردی و زدی زیر گریه! آخالان عکسشو میذارم ببینی که اصلا" چیز ترسناکی نبود!

 عکس پایینی  هم از هیلا که رفته بودیم جا مونده

تو عکس پایینی هم من بهت گفتم آراد لا لا کن  و شما به این شکل لا لا کردی قربونت برم ماچ

اینجا هم داری بابات رو نگاه می کنی


 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

شادی
21 اردیبهشت 92 15:17
قربون این پسمل تپلی بشم... چقدر عشقه.... هزیزم به ما هم دوست داشتی سر بزن و تبادل لینک کن. مرسیییییییییییییییییییییی


مرسی شادی جووون من لینکتون کردم و در اولین فرصت میام به پندار جووون سر می زنم
شهناز
21 اردیبهشت 92 19:37
آي ترسوووو!!! خمپل خان كه نبايد بترسههههههه
ناهید
21 اردیبهشت 92 19:37
عزیزم چه زود داری بزرگ میشی خمپلک...قربونت برم.
مامان سويل و اراز
21 اردیبهشت 92 23:00
سلام شهرزاد جون خوش گذشت؟ خيلي دلم ميخواست منم بيام ارادي رو ببينم حيفففففففففففف


سلام شهره جووون آره ما هم دوست داشتیم بیای و منتظر بودیم چرا نیومدید؟
شقایق(مامان اَرشان کوچولو)
23 اردیبهشت 92 14:59
آخه چرا ترسیدی خاله جونم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/