8 ماهگیت مبارک ...
گلم دیروز 8 ماهه شدی مبارکت باشه دیروز تصمیم داشتیم ببریمت بهداشت! ولی پریشب یهو با خبر شدیم که برای ناهار فرداش مهمون دار شدیم! و این یعنی بهداشت تعطیل! عمت و یاشار اومده بودن خونمون ..... بماند که دیر بهمون خبر دادن و من ساعت 1 که از خونه ی مامان بزرگ تبریزیت برگشتیم تا ساعت 4 صبح در حال گردگیری و جمع و جور کردن و درست کردن دسر و این چیزها بودم و گفتم جارو و درست کردن غذا هم ساعت 9/30 صبح انجام میدم! آخه می دونی عزیزم مامانت یکم استرس می گیره وقتی مهمون داره ! مخصوصا" وقتی قرار باشه ناهار مهمون داشته باشیم که بدتر! بهر حال شمایی که همیشه ساعت 12 ظهر بیدار می شدی...
دخترم آراد!!!! قسمت 2(عکس)
فایل عکسهای آتلیه
ما مانی همونطور که می بینی این عکسات کار نشده هستند چون فایلشونه که از طرف عکاسی بهمون دادن از دو تا عکس کار شده ای هم که بزرگ کردیم به زودی عکس می گیرم میذارم برات این عکست رو بزرگ کردیم و من خیلییییییی دوسش دارم با اون شکمت این عکست رو هم تصمیم داریم بزرگ کنیم چون الان تازه فهمیدیم چقدر خوشمون میاد ازش! این عکس پایینی هم بزرگ کردیم که از تابلوش عکس می گیرم بعدا" .....دوسش دارم ولی نه به اندازه ی اولی! بقیه ی عکسهاتم به شرح زیر: همشووووووووونم دوست داریم و برای آلبومت چاپ خواهیم کرد تصمیم داشتی کفشت رو بخوری و هی تو عکسها بهش نزدیک و نزدیکتر می ...
بلند شدی وایسادی +دلمو شکستی+ اولین حموم با بابایی+همسایه ی روانی
پسمله من فردا شما 8 ماهه می شی.... برای چکاب هم می بریمت بهداشت که ببینیم اوضاع چطوره! چون چند روز پیش تو خونه ی بابا بزرگ وزنت کردیم و هر بار یه چیزی نشون داد! بابا بزرگ که وزنت کرد شما 10/300 بودی بابایی که وزنت کرد شما 10/500 بودی و من که وزنت کردم شما 10/900 بودی! خلاصه تنها نتیجه ای که گرفتیم این بود که شما 10 کیلو حتما" هستی! تو خونه ی خودمونم هر دفعه یه چیزی نشون میده! خلاصه فردا معلوم می شه عسلم پریروز وقتی شما رو گذاشته بودم رو مبل دستت رو گرفتی به دسته ی مبل و بلند شدی یعنی می شه روزی که راه بری و من از خوشی بمیرم!؟ راستی مامانی چند روز پیش برات سرلاک گندم میوه گرفتیم ک...
آراد و چراغ تخت ما! عکس
عاشق این چراغ و چراغ سورمه ای لوستری که تو قسمت سیسمونیت عکسش هست ...
دو تا عکس
آراد و ماشین( قسمت 2)!
بعد از اینکه آراد در قسمت اول با موفقیت اون ماشین رو پشت سر گذاشت فهمید که دیگه بزرگ شده و نیازی به بابایی نداره! برای همین خودش به تنهایی پشت رل نشست! یهو تصمیم گرفت مسافر کشی کنه! (توضیح عکس بالا)آراد: د بیا بالا دیگه چقد حرف می زنی! من: ...
عکسهای خونه ی مامان جون تبریزی
قبل از هر چیز بگم که این عکسها رو با گوشی گرفتیم و اونهایی نیست که با دوربین عمت گرفتیم ! اونها هنوز به دستمون نرسیدن! فدای خندیدنت عسلم درخت گیلاس تو عکس همون درختیه که وقتی شما تو دلم بودی همش بهش چسبیده بودم و همه ی گیلاسهاشو می خوردم!الان گیلاسهاش کالن ایشالا به زودی می رسن و شما هم طعمش رو می چشی ...