باز هم اراکیم....و ماجراهای این روزهای ما !
عزیزم همچنان اراکیم.....و داریم به نانا زحمت میدیم! ضمن اینکه شما همش داری می ریزی و می پاشی و پر حرفی می کنی ....برنامه ی سفر داریم با نانا به کاشان ....که اگه بشه آخر هفته ی دیگه میریم روزهای گذشته رو همش تو خونه بودم ...البته یک بار رفتم بیرون ولی دیگه دلم نخواسته برم بیرون و گاهی وقتها شما و نانا میرید بیرون با هم دو بار هم با نانا و بابا وحید رفتید پارک و گردش من ولی نه ... خوب صورتم رو دوست دارم ! هیچ بعید نیست اینجا هم اسید پاشی بشه ...به این می گن یه جامعه ی امن ...اون یه بار هم که رفتم بیرون برای خودم مانتو خریدم منتها نه اون مانتویی که مطابق میل اسید پاشهاست اون چیزی که خودم دوست داشتم...